بازار بولت ژورنال درست کردن این روزا خیلی داغه. منم دارم نسخهی خودم ُ درست میکنم؛ ولی این چیزی نیست که میخوام در موردش حرف بزنم.
من منتظرم؛ منتظرم در آینده همهچیز درست شه، وقتایی که به رفتن فکر میکنم بیشتر به این دلیله که قراره چیز متفاوتی در انتظارم باشه، قراره بالاخره دنیای رمانتیک-کمدیها یه روز اتفاق بیفته.
رسیدم به آخرای پاییز و تازه به این نتیجه رسیدم که « OH MY GOD ، چهقدر یک سال زمان کوتاهیست و اون انتظار بیاندازه گمراهکنندهست. »
× دستات چرا از دست ِ من دوره؟
درباره این سایت