دیشب توی یکی از این عیددیدنیها، یکی از اون اقوام بدسابقه که چندین جلد از کتابهام ُ برده و نیاورده میخواست به قفسهی کتابهای فلسفهم دستیازد، ولی به طور باورنکردنیای تونستم بحث ُ به مهجور موندن فلسفهی پیشرفتهی ملاصدرا و جفای تاریخ به اون برسونم و بعد موضوع رو عوض کنم؛ سپس از کنار فرد مورد نظر بلند شدم، تا چند کتاب نازنین دیگه راهی ناکجاآباد نشن.
درباره این سایت